مدح و ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
مدینه و گــل لبـخـنـد سیـدالشـهـداست شب است و خانه ثارالله و چراغ هُداست خـدا عجب پسری داده بر امام حسین که پای تا به سر آیینۀ رسول خداست علی است نام و علی جلوه وعلی آئین علی جلال وعلی صورت وعلی سیماست تمام چشم شده بـاغبانِ گـلـشنِ وحــی نگاهش از همه جانب به لالۀ لیلاست تمامِ نور بـود ذرّه، روی او خورشید تمامِ حسن بود قطره، حسن او دریاست خدا به یوسف زهرا دوباره یوسف داد چه یوسفی که سراپای یوسف زهراست هرآنکه دید جمال ورا به حیرت گفت محمد است؟علی؟یا که سیدالشهداست؟ محمد است علی؟ یاحسین؟ یاحسن است؟ به پنج تن قسم این حُسن کلِّ پنج تن است ز بـحر نـور درخشید گوهری دیـگر ویا به دست خدیجه است کوثری دیگر مـدینــه مکــه شده، مکه بیت عبـدالله کــنـار آمنــه بینـم پـیـمــبـری دیـگــر و یا که مکــه شده خــانۀ امـام حسین و یا ز کعـبـه درخشیده حیدری دیگر دوباره فــاطمه آورده یک امام حسن و یا عیان ز حسین است منظری دیگر مـگــر که امبـنـیـن بـاز زاده عبـاسی ظهـور کرده ز عبـاس، منظری دیگر مگر دوبـاره حسینی دگـر ظهور کنـد که بـاز جلوه کند روی اکبری دیـگـر به جز درِ حرمش را که باب قرب خداست خــداشناس نیـم گــر زنـم دری دیـگر همین بس است مرا لطف و رحمت وکرمش که جان کبوتر بام و دلم بود حـرمش قدش چو نخلۀ طوبا و هر دلی چمنش رخش چراغ وجود و وجود، انجمنش عجب مـدار اگر آید از ریاض بهشت زند رسول خدا بوسه بر لب و دهنش ز مکتبِ «اَوَلَسنا عَلَی الحق»اش پیداست که جان تازه دهد بر حسین، با سخنش هــزار قـافـلــه دل از پـیـمـبـران خـدا زدند چنگ محبت به زلف پر شکنش تن مـطهـرش از جــان پاک نیکـوتـر سلام خلق و سلام خدا به جان و تنش عجب نـدارم اگر بشنوند بوی بهشت هزار یوسف مصری ز بوی پیرهنش گشوده دیده به رخسار دلربای حسین به عالم آمده تا جان کند فـدای حسین نخورده شیر بود تشنه کامِ جامِ الست به غیردوست زده پشت پا به هر چه که هست علی، حسین، حسن، زینبین یـا عباس به هم دهند او را همچو لاله دست به دست دو دست در دل قنداقه و دو چشم به دست دلش به سلسلۀ زلف یـار شد پـا بست گرفت جان به کف و ایستاد بر سر پا به زخمهای تنش چوبههای تیرنشست سلامِ عشق بـر آن عاشق خــداجـوئی که هرچه را به جزعهد دوست بود،شکست روا بود که ننوشند خـلق، آب حیــات ز جام او که ز جام عطش بود سرمست اگـر نــبـود خطا، آشـکــار میگــفـتم که این پسر بود از کودکی حسین پرست جهان فداش که تا پای جان حسینی بود هنوز نامده در این جهان حسینی بـود الا تمام محمد به خلق و خوی ومرام به خُلق وخوی و مرام محمدیت سلام! تـوئی شهید ولایت که از ولیت درود توئی علی که ولیِّ خدات گفتــه سلام شب ولادت تو آسمان به حیرت گفت که صبح یازدهم کس نـدیده مـاه تمام قــیــامها بـه قــیـام تـو متــصـل بـایـد که زندگیت ســراسر قــیــام بـود قیام توئی که از شب میلاد بر قد و قامت قُــمــاط بـود بـه حج شهـادتت احـرام هماره نـور دهــد مشعل هــدایت تـو تــمــام طاعت "میثم" بـود ولایت تو |